محل تبلیغات شما

امروز رفتیم نمایشگاه کتاب م و دوستانش و دوستم. خیلی خوب بود. ولی متاسفانه پر از کتابهای خارجی.

کتابهای آقای حدادپور رو که می خواستم اصلا نبود. هنگام برگشت توی یک غرفه ی کوچیک، 2تا کتابش رو پیدا کردیم که یکی اش حیفا» بود و اونی که من خریدم همه ی نوکرها». البته جای دیگه هم می تونستم بخرم ولی می خواستم با تخفیف بخرم *_*

سه کتاب دیگه هم خریدم به نام مسلخ عشق» که در مورد بهاییت هست و کتاب آن سوی مرگ» که در مورد افرادی هست که یجورایی مردن و زنده شدن! و یک کتاب کمک درسی، با برگه های کاهی :|

خواهرم گرام هم دو کتاب خرید به نامهای نرگس» و بادبادک باز».

متاسفانه نه تنها کتابهای مذهبی بلکه کتابهای ایرانی هم به ندرت به چشم می خورد و قطعا بدون علت و بدون برنامه نبوده.

 

پ ن: اگه امروز مادر گرام لطف نمی کردند بهمون، نمی تونستیم این چندتا کتاب رو هم بخریم از بس قیمتها بالا بود.

بقیه توانستند چرا من نتوانم؟

بیا نجنگیده نبازیم

اندر احوالات امروز

کتاب ,هم ,کتابهای ,رو ,نمی ,یک ,دیگه هم ,می خواستم ,در مورد ,که در ,نمایشگاه کتاب

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها